Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین بیوک میرزایی بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون درباره تازه‌ترین فعالیت‌های خود گفت: در شرایط فعلی بیشتر در رادیو مشغول به قصه‌گویی هستم. تا چند روز دیگر هم نقش‌آفرینی‌ام در یک سریال به نام «دامون» آغاز می‌شود که برای آن باید عازم شمال بشوم.

وی درباره حضور پررنگ‌تر خود در تلویزیون به نسبت کارهای سینمایی ادامه داد: در سینما اگر پیشنهادی باشد قبول می‌کنم اما این روزها حضورم در تلویزیون هم کم‌رنگ شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در شرایط فعلی حس می‌کنم کارها دیگر جذابیت سابق را ندارد و به همین دلیل آدم کار نکردن را ترجیح می‌دهد! به همین دلیل هم این روزها بیشتر سراغ کارهای رادیویی می‌روم و حتی در تلویزیون هم اگر کار مناسب و خوبی پیشنهاد شود، بازی می‌کنم.

میرزایی افزود: آنقدر کارهای الکی و بی‌کیفیت پیشنهاد می‌شود که حتی با وجود نیاز مالی هم آدم نمی‌تواند حضور در آن‌ها را قبول کند. واقعیت این است که معاش آدم از طریق کار در رادیو هم تأمین نمی‌شود و به همین دلیل گاهی هم مجبور می‌شویم کارهایی که از نظرمان چندان ایده‌آل نیستند را هم قبول کنیم و در آن‌ها کار کنیم.

دستمزدهای رادیو قابل قیاس با تلویزیون نیست!

این بازیگر پیشکسوت ادامه داد: واقعاً دستمزدهایی که در رادیو می‌دهند، قابل قیاس با کار در تلویزیون نیست. اگر به‌صورت شبانه‌روزی هم در رادیو کار کنید، سر ماه ۴ تا ۵ میلیون تومان پول به شما می‌دهند اما با یک حضور چند دقیقه‌ای به‌عنوان مهمان در یک برنامه تلویزیونی می‌توانید همین ۵ تا ۱۰ میلیون تومان را دریافت کنید! درباره حضور در فیلم‌ها و سریال‌ها که دیگر شرایط فرق می‌کند و قرارداد عقد می‌شود اما می‌خواهم بگویم حتی حضور به‌عنوان مهمان در تلویزیون هم عایدی بیشتری نسبت به کار در رادیو دارد و درآمدش زمین تا آسمان فرق می‌کند.

وی درباره علاقه خود برای نقش‌آفرینی در فیلم‌های سینمایی هم گفت: احساس من این است که کارهای سینمایی هم گرفتار باندبازی است و هر کس گروه خودش را دارد. همین الان اگر رصد کنید، می‌بینید ۸ الی ۱۰ نفر بازیگر هستند که در همه فیلم‌ها حضور دارند. این‌ها ارتباطاتی شبه‌مافیایی براساس رفاقت‌ها و دوستی‌های خود در سینما دارند و با زدوبند در فیلم‌ها حضور پیدا می‌کنند و به راحتی به دیگران فضای کار نمی‌دهند. حتی اگر بخواهند با این شرایط ما راه به یک کار راه بدهند، صورت قشنگی ندارد و به همین دلیل ترجیح می‌دهیم کار نکنیم.

میرزایی ادامه داد: امروز کار اصلی در دست تولیدات شبکه خانگی است که هم توزیع بهتری دارند و هم دستمزدهای بهتری می‌دهند. تولیدات تلویزیونی اما هم پول خوبی نمی‌دهند و هم متن‌های خوبی ندارند. همین روزها به‌صورت روزانه سه الی چهار سریال دارد از تلویزیون پخش می‌شود اما مردم آن‌ها را نگاه نمی‌کنند. انگار قصه‌های این سریال‌ها هیچ اوج و فرودی ندارد و دنبال کردن آن جذابیتی برای مخاطب ندارد.

وی افزود: زمانی بود که وقتی تلویزیون سریالی را پخش می‌کرد، همه خیابان‌ها خلوت می‌شد. اما آیا واقعاً امروز هم اینگونه است؟ امروز به نظر می‌رسد حتی مخاطبان محصولات شبکه نمایش خانگی بیشتر از تلویزیون شده‌اند. درست است که هنوز هم عده‌ای از مردم تلویزیون را تماشا می‌کنند اما بپذیریم که شرایط امروز، آن شرایط گذشته نیست.

می‌گویند دستمزد فلان بازیگر میلیاردی است اما ۲۰۰ میلیون هم نمی‌گیرد!

این بازیگر باسابقه درباره تفاوت دستمزد هنرمندان پیشکسوت، نسبت به جوان‌ترها هم توضیح داد: بالاخره در هر کشوری، عده‌ای از هنرمندان حکم سلبریتی را دارند و به تعبیری سوپراستار خطاب می‌شود اما در کنار این موضوع، موارد دیگری را هم ما در پروژه‌های خودمان شاهد هستیم. برخی از این بازیگران جوان، اسپانسرهای گردن‌کلفتی را پشت خود دارند. حتی برخی از آن‌ها قرار و مدار می‌گذارد که مثلاً در فضای رسانه اعلام شود فلان بازیگر دستمزد میلیاردی گرفته است اما تهیه‌کننده بیش از ۲۰۰ میلیون تومان به او نمی‌دهد! بالاخره یک فیلم باید فروش هم داشته باشد تا سرمایه‌گذار به سود برسد.

گاهی به مناطقی می‌روم که فکر نمی‌کنید اصلاً رادیو یا تلویزیون داشته باشند، اما بازهم اظهار لطف می‌کنند. اتفاقاً همین اظهار لطف مردم است که ما را نگه داشته است، وگرنه که این طرف دیگر خبری نیست!

وی ادامه داد: خیلی از سامانه شبکه خانگی امروز از طریق تبلیغات پول‌های کلانی به دست می‌آورند و اگر این درآمدهای تبلیغاتی را نداشتند که نمی‌توانستند چنین دستمزدهایی بدهند. در تولیدات تلویزیونی اما معمولاً اسپانسر وجود ندارد و اگر هم باشد، پولش معمولاً به بازیگران و عوامل نمی‌رسد. به همین دلیل است که تولیدات شبکه نمایش خانگی، بخش عظیمی از درآمد خود را موکول به تبلیغات کرده‌اند و بابت آن هم پول خوبی می‌گیرند.

این بازیگر باسابقه درباره واکنش‌های مخاطبان در کوچه و خیابان و اینکه بیشتر با صدایش او را می‌شناسند یا با چهره‌اش، گفت: هم مردم صدای مرا می‌شناسند و هم چهره‌ام را. گاهی به مناطقی می‌روم که فکر نمی‌کنید اصلاً رادیو یا تلویزیون داشته باشند، اما بازهم اظهار لطف می‌کنند. اتفاقاً همین اظهار لطف مردم است که ما را نگه داشته است، وگرنه که این طرف دیگر خبری نیست! گاهی مردم فکر می‌کنند هنرمندان پول‌های آن‌چنانی می‌گیرند و زندگی آن‌چنانی دارند، ولی واقعیت این است که اینگونه نیست.

وی افزود: من بیش از ۴۰ سال است که در رادیو در برنامه‌هایی مثل صبح جمعه با شما حضور داشته‌ام و در بسیاری از فیلم‌هایی هم که ایفای نقش کرده‌ام، خودم به جای خودم صحبت کرده‌ام و صداپیشه نداشته‌ام. به همین دلیل خیلی از مردم از طریق صدا هم مرا می‌شناسند و نسبت به بنده ابراز محبت دارند. همیشه هم نهایت تلاشمان را می‌کنیم که کارهایمان مورد رضایت مردم باشد.

مثل برخی‌ها فرصت‌طلب نیستم

میرزایی ادامه داد: گاهی هستند هنرمندانی که فرصت‌طلبی و سوءاستفاده از اعتبارشان می‌کنند و مردم هم به آن‌ها ناسزا می‌گویند، اما شخصاً تلاش کرده‌ام اینگونه نباشم و همواره برمبنای رسالت هنری‌ام کار کنم. به زبان ساده نانم را به نرخ روز نمی‌خورم. مردم هم به‌خوبی این مسائل را تشخیص می‌دهند. گاهی آدم تعجب می‌کند که یک کارگر پمپ بنزین و یا یک راننده، چقدر خوب کارهای ما را تجزیه و تحلیل می‌کنند. همین مسئله هم سبب می‌شود که ما همواره تلاش کنیم که به درستی کار کنیم. اگر درست کار نکنیم، ملت دیگر جواب سلامت را هم نمی‌دهند!

این بازیگر باسابقه درباره خاطرات خود از مواجهه‌های مردم با خود، گفت: مردم همواره به ما لطف دارند. گاهی پیش آمده که یک راننده تاکسی سوارم کرده و در تمام طول مسیر با خودش دو به شک بوده که این آدم کیست!؟ بعد به هر جایی که می‌رسم، باز ادامه مسیر را می‌پرسد و من را می‌رساند. آخر سر که آدرسم به خیابان جام‌جم و صداوسیما می‌رسد، تازه دوزاری‌اش می‌افتد که ای‌بابا تو همان هنرپیشه معروف هستی! (می‌خندد)

وی افزود: به صراحت می‌گویم که هیچ دری به روی من بسته نیست. خیلی‌ها شاید مولتی‌میلیاردر باشند اما هرجایی آن‌ها را راه نمی‌دهند اما ما شکر خدا آبرو و اعتباری داریم که خیلی درها به روی‌مان باز می‌شود. همواره هم تلاش کردم از همین اعتبارم برای گره‌گشایی از کار مردم استفاده کنم. ما زمانی از کارمان لذت می‌بریم که رضایت مردم هم در کنارش باشد.

میرزایی درباره معروف‌ترین نقش‌آفرینی‌های خود در نگاه مردم هم گفت: من سریال‌های تلویزیونی زیادی داشتم، از «گم‌گشته» که با آتیلا پسیانی کار کرده بودیم تا «پهلوانان نمی‌میرند»، «کلاه پهلوی»، «باغ گیلاس» و «مدار صفر درجه». از همه این‌ها مردم خاطره دارند و این‌ها همه سریال‌های پرمخاطبی بوده‌اند. در موقعیت‌های مختلف مردم نسبت به ما ابراز لطف دارند و گاهی حتی به صراحت می‌گویند شما بازیگران قدیمی، یک چیز دیگر بودید!

مجری جنجالی تلویزیون ویژه برنامه محرمی اجرا می‌کند

کد خبر 776498 منبع: مهر برچسب‌ها خبر مهم تلویزیون - برنامه تلویزیونی فیلم و سریال ایرانی تلویزیون - صدا و سیما

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: خبر مهم تلویزیون برنامه تلویزیونی فیلم و سریال ایرانی تلویزیون صدا و سیما بازیگر باسابقه میلیون تومان همین دلیل اظهار لطف سریال ها فیلم ها مردم هم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۴۳۰۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چند حقیقت درباره نادر طالب‌زاده

دوست قدیمی‌اش سلیم غفوری می‌گوید که بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و این روزها همه دنیا پرچم مبارزه و مقابله با اسرائیل را به اهتزاز درآورده‌‌اند، جایش بیشتر از هر زمانی دیگر، خالی است. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهم اردیبهشت‌ماه سال 1401 روزی که همه جهان فریاد مرگ بر اسرائیل سر می‌دادند خبر درگذشت یک متفکر و پژوهشگر رسانه به گوش رسید. آن روز، روز قدس بود و نادر طالب‌زاده برای همیشه چشم از جهان فروبست. مردی که با همه سختی‌ها و پیچیدگی‌ها کنفرانس افق نو را راه انداخت. 

سال‌ها دبیری جشنواره فیلم عمار را برعهده داشت و به کارگردانی سریال «بشارت منجی» هم شناخته می‌شود. ساخت چندین مستند و البته اجرای برنامه «عصر» شبکه افق تنها گوشه‌ای از فعالیت‌های اوست، نادر طالب‌زاده را  بیش از هرچیزی با فعالیت‌های انقلابی‌اش می‌شناسیم؛ در حالی که از 16 تا 26 سالگی در آمریکا زندگی می‌کرد همزمان با وقوع انقلاب به کشور بازگشت تا صدای آن باشد، خط او، خط انقلاب بود.

همان‌جا که سخنان امام خمینی (ره) را از مطبوعات درست چندماه قبل از عزیمتشان به پاریس پیگیری می‌کرد و در خاطراتش عنوان کرد که از این سخنان بسیار متأثر شده است. کارگردانی که معتقد بود به هیچ جبهه‌ای جز انقلاب تعلق ندارد، خودش می‌گوید «من در آمریکا مشاهداتی داشتم که بعدها خیلی به دردم خورد» همین هم شد بعدها هم در قالب جشنواره «عمار» و هم کنفرانس افق نو ابعادی تازه از این کشور را هویدا کرد.

طالب‌زاده اما نقشی در ماندگاری حوادث تسخیر لانه جاسوسی را هم دارد، او که در سال‌های اخیر به واسطه فعالیت‌های ضد استکباری‌اش در لیست تحریم‌های آمریکا هم قرار گرفت، از اولین کسانی بود که در قالب تیم مستندسازی در صحنه تسخیر سفارت آمریکا حاضر شد و وقایع آن روزگاران را ثبت و ضبط کرد، ساخت همین مستند هم سرآغاز همکاری او با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.

حقیقتی که نادر طالب‌زاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلم

برنامه «عصر» را می‌توان یکی از مهمترین‌های فعالیت‌های او در بستر تلویزیون محسوب کرد، برنامه‌ای که پلی ارتباطی و البته حلقه‌ای برای گردآوری چهره‌های استکباریستیز بود، همان هدفی که نادر طالب‌زاده دنبالش می‌کرد. طالب‌زاده البته همین هدف را در کنفرانس افق نو هم پیگیری کرد، همایشی که ابتدا با عنوان «هالیوودیسم» آغاز به کار کرد اما بعدها با تغییر نام چهره‌هایی از کشورهای مختلف جهان را به خود دید.

اما به مناسبت سالروز درگذشت او نگاهی به چند حقیقت از این متفکر انقلابی داریم که سیدسلیم غفوری قائم‌مقامِ این روزهای معاونت سیما و مدیر سال‌های نه چندان دور شبکه مستند و افق سیما آنها را بازگو کرد.

غفوری از این نکته آغاز کرد: اگر بخواهم درباره حاج نادر در یک جمله بگویم او در هر زمانی پیشتاز عرصه رسانه بود. با فهم درست از نیاز آن مقطع، واردِ فضای رسانه می‌شد. وقتی به زمانِ‌جنگ او نگاه کنیم ساخت مستندهای دوران دفاع‌مقدس را با شکل و شمایلی درست پیش می‌برد. اگر به روایت مظلومیت مردم بوسنی رسید که در مقطعِ خودش بهترین کار بود، «خنجر و شقایق» را ساخت. کارهای مختلفی که در حوزه مقاومت در دستور کار قرار داد مثل مجموعه «عصر انتظار» و مجموعه «نسل فراموش شده» که راجع به اردوگاه‌های فلسطینی‌ها بود جزو کارهایی است که هنوز هم ماندگارند و درباره‌شان می‌توان ساعت‌ها صحبت کرد. 

این مدیر در تلویزیون از وجوه متمایز برنامه‌سازی نادر طالب‌زاده گفت؛ «مهمترین نکته‌ای که طالب‌زاده در عرصه برنامه‌سازی داشت فهم کامل نسبت به موضوعی بود که در دستورِ کار خودش قرار می‌داد. بنابراین دست روی نقاطی می‌گذاشتند شاید برای خیلی از افراد، این نقاط مکشوف نبود و پنهان مانده است. نقاط پنهان را می‌آوردند و روی آن ذره‌بین می‌گذاشتند و آن نقاط پنهان را برجسته می‌کردند. در تلاش بودند خودشان را تسلیمِ جریان غالب رسانه‌ای نکنند؛ واقعاً اگر در یک موضوعی به چیزی می‌رسیدند و می‌آمدند خیلی آن را شجاعانه و با صراحت بیان می‌کردند.

در واقع وجوه تمایز او صراحت، فهم درست موضوع و تلاش برای کشف حقیقت بود. شما در مجموعه "خنجر و شقایق" این تفاوت و وجوه تمایز را می‌بینید. این فقط یک مستند جنگی صرف نیست و گزارش از نبرد جنگ در بوسنی نبود. "خنجر و شقایق" در پی کشف حقیقتی بود که در ظاهر و پوسته جنگ جریان داشت و این "خنجر و شقایق" را به عنوان اثری متفاوت خلق کرد.»

اما شاید نگاه صهیونیست‌ستیزی و استکبارستیزیِ نادر طالب‌زاده در جای جایِ فعالیت‌های فرهنگی و هنری او دیده شود؛ همان‌گونه سلیم غفوری به آن اشاره کرد: «او همیشه مهمترین دغدغه‌اش این بود آن‌چیزی که به عنوان صهیونیست جهانی شناخته می‌شود را معرفی کند. این خط را او در برنامه «راز» دنبال کرد و در کارهای دیگرِ او می‌توان به وضوح مشاهده‌اش کرد. در سریال «بشارت منجی» هم این نگاه دیده می‌شود.

طالب‌زاده در دوران جنگ برای مستندسازی دفاع‌مقدس از هیچ تلاشی دریغ نکرد و در طول 30 سال دیگر، عمرش را صرفِ مبارزه با صهیونیست کرد. نکته مهمی است که او در روزِ منتسب به مبارزه با صهیونیست و حمایت از مردم فلسطین، این دنیا را ترک کرد. به نظرم بزرگترین پیام فوت ایشان در روز قدس این است نادر طالب‌زاده قهرمان مبارزه با صهیونیست و اسرائیل بود. به نظرم این نکته نباید در هیچ مطلبی از طالب‌زاده، مغفول بماند. یا ماجرای تحریمِ او از سویِ آمریکایی‌ها که بابتِ برپایی افق نو اتفاق افتاد. چرا که افق نو در پی افشای ماهیت صهیونیست جهانی بود و آنها متوجه شدند او خلاف جریان رسانه‌ای مسلط بر جهان عمل می‌کند.»

او بزرگترین آرزوی طالب‌زاده را از بین رفتن رژیم صهیونیستی دانست و گفت: بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و رژیم صهیونیستی دچار زوال شده است.  سال‌ها برای مسئله افشای ماهیت جریان صهیونیستی در دنیا تلاش کرد. شاید به حق باید بگوییم ایشان سردار رسانه‌ای مبارزه با صهیونیسم و سردار جبهه فرهنگی انقلاب بودند.

شاید یکی از حقایق دیگر زندگی او پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه انقلاب باشد؛ به تعبیر غفوری، او در طول این سه دهه برای پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد. آموزش به بچه‌های رسانه‌ای خارج از کشور مثل دوستان لبنانی و افغانستانی تا داخل کشور که دوره‌های مختلفی برگزار کرد و ساعت‌ها کارشان را می‌دید و راهنمایی‌شان می‌کرد. برای رشد و آموزش بچه‌های رسانه‌ای جبهه انقلاب واقعاً وقت می‌گذاشت. شاید یکی از بزرگترین کارهای او نسلی باشند که امروز در این عرصه فعالیتِ چشمگیری دارند و شاگردانِ نادر طالب‌زاده‌اند. 

در سالروز درگذشت او شاید یادآوری این نکته جالب باشد؛‌ نادر طالب‌زاده بارها درباره غفلت نسبت به عدم ساخت فیلم، مستند و کارهای نمایشی درست درباره اهل‌بیت و فضایِ دینی گلایه‌ها کرده بود؛ او همواره به نگاه جهانی و بین‌المللی در این عرصه تأکید می‌کرد. "ما باید روایت‌های دینی و مذهبی‌مان را چارچوب و ساختار بین‌المللی ببخشیم و اصلاً نویسندگان و پژوهشگران این حوزه باید به این سمت و سو بروند تا دیگر عوالم جهانی هم به پاسخ‌ پرسش‌ها،‌ ابهامات و نظریات دینی‌شان دست یابند."

و یک نکته جالب درباره راه افتادن گفت‌وگوی زنده در تلویزیون است؛‌ نادر طالب‌زاده در یکی از گفت‌وگوهایی که با خبرگزاری تسنیم داشت درباره سریال‌های دینی تلویزیون به این نکته جالب اشاره کرد که گفت‌وگوی زنده را در تلویزیون راه انداخته است. او گفت:  "یادم می‌آید به علی لاریجانی رئیس سازمان صداوسیما وقت پیشنهاد دادم صداوسیما برنامه گفتگوی زنده‌ای ندارد و در حالی که تلویزیون کشورهای دیگر با گفتگوهای زنده انتقادی، سرپا بودند. خوشبختانه این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و این کار از شبکه پنج شروع شد برنامه‌ای تحت عنوان «شباهنگام» که کار سیاسی و جنگ نرم با من بود. البته ناگفته نماند که برخی‌ها را هم می‌خواستیم همچون ازغدی که به واسطه این برنامه دیده شد، دیده شوند اما تلویزیون جلویشان را گرفت. آنقدر نمی‌شودهای سازمان زیاد شد که من به عنوان طراح برنامه ترجیح دادم استعفا بدهم."

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • چند حقیقت درباره نادر طالب‌زاده
  • رسم مهمان‌نوازی مردم اهواز از مسافران + فیلم
  • «جعبه سیاه» آدم‌ها رو می‌شود/ چالش‌هایی که گاهی از دست مهمان برنامه در می‌رود
  • البرزنشین مهمان خانه های مردم در شبکه البرز
  • بازگشت «خوش نمک» به تلویزیون با مجریان جدید
  • رئیس دانشگاه آزاد اسلامی مهمان «بی واسطه» شد +فیلم
  • درآمد میلیون دلاری شبکه‌های ماهواره‌ای از سینمای ایران! چرا و چگونه؟!
  • ۶۹/۲ درصد مردم ایران تلویزیون تماشا می‌کنند
  • بدقولی کنداکتوری تلویزیون این بار با برنامه «هفت»
  • یادنامه‌ای از تشییع با شکوه پیکر آیت الله مهمان‌نواز